- بانک جدید شرقی: نخستین بانک خارجی در ایران
بانک جدید شرقی (New Oriental Bank) در سال 1267 خورشیدی (۱۸۸۸ میلادی) بهعنوان یک شرکت تجاری انگلیسی، بدون کسب امتیازی خاص و تنها با استناد به مقاولهنامه تجارت آزاد بین ایران و انگلیس 1841، در ایران فعالیت خود را آغاز کرد. این مقاولهنامه، خود یکی از پیامدهای نزاع پنهان انگلیس با ایران بر سر افغانستان بود. مرکز این بانک در لندن بود و هدف اصلی آن تسهیل تجارت انگلستان با مناطق آسیایی، بهویژه هندوستان و ایران بود.
فعالیتها و نفوذ در ایران
این بانک ابتدا در تهران و سپس در شهرهای مشهد، تبریز، رشت، اصفهان، شیراز و بوشهر شعبههایی تأسیس کرد.
برای جذب مشتریان ایرانی، بانک جدید شرقی اقدام به ارائه خدمات مالی با شرایط جذاب نمود:
حسابهای جاری: پرداخت سود ۲.۵٪ به سپردههای جاری.
سپردههای ثابت: پرداخت سود ۴٪ برای سپردههای ششماهه و ۶٪ برای سپردههای یکساله.
این نرخهای بهره در آن زمان بسیار رقابتی بودند و باعث جذب سرمایهگذاران و تجار ایرانی به این بانک شد.
تأثیر بر اقتصاد ایران
حضور بانک جدید شرقی در ایران دو جنبه داشت:
تسهیل تجارت: با ارائه خدمات بانکی مدرن، این بانک به تسهیل مبادلات تجاری بین ایران و سایر کشورها کمک کرد و نقش مهمی در توسعه تجارت خارجی ایران ایفا نمود.
نفوذ استعماری: باتوجهبه اینکه این بانک یک مؤسسه انگلیسی بود، فعالیتهای آن بهنوعی در راستای منافع استعماری انگلستان قرار داشت و میتوان آن را بخشی از تلاشهای بریتانیا برای نفوذ اقتصادی در ایران دانست.
- بانکداری در دوره قاجار و تأسیس نخستین بانکها
با آغاز قرن نوزدهم و افزایش خواسته و ناخواسته ارتباطات ایران و غرب، نیاز به یک سیستم بانکی مدرن احساس شد. ناصرالدینشاه قاجار که گوشه نگاهی به مظاهر غربی روزگار خود داشت، امتیاز تأسیس اولین بانک رسمی ایران را به بیگانگان واگذار کرد. فریدون آدمیت در “اندیشه ترقی” توضیح میدهد که گرچه اصلاحات اقتصادی مورد نظر روشنفکران ایرانی بر بانکداری تأکید داشت، اما دولت قاجار برای جبران کسری بودجه خود، امتیازات اقتصادی را به کشورهای خارجی اعطا میکرد.
بانک شاهنشاهی ایران (1889): این بانک توسط انگلستان تأسیس شد و امتیاز انحصاری انتشار اسکناس را به مدت 60 سال در اختیار داشت. کتاب “تاریخ بانک شاهنشاهی ایران” نوشته مظفر شاهدی به تفصیل درباره تأسیس و عملکرد این بانک بحث کرده و اشاره میکند که این نهاد، بیش از آنکه به اقتصاد ایران کمک کند، به ابزار نفوذ اقتصادی و سیاسی انگلستان در ایران تبدیل شد.
بانک استقراضی ایران (1890): این بانک تحت مالکیت روسیه بود و عمدتاً در حوزه وامدهی به زمینداران ایرانی فعال بود. عباس امانت در “قبله عالم” توضیح میدهد که ناصرالدینشاه برای تأمین هزینههای سفرهای خارجی خود، امتیاز این بانک را به روسها داد که موجب اعتراضات داخلی شد.
- تلاش برای ایجاد بانکهای ملی
در واکنش به سلطه بانکهای خارجی، روشنفکران و رجال ایرانی به دنبال تأسیس یک بانک ملی بودند. اصغر شمیم در کتاب “ایران در دوره سلطنت قاجار” اشاره میکند که با وجود تلاشهایی برای تأسیس یک بانک مستقل، ضعف دولت و نفوذ کشورهای خارجی مانع از تحقق این هدف شد. در دوره مشروطه، ایده تأسیس بانک ملی ایران مطرح شد، اما به دلیل کمبود سرمایه و نفوذ بانکهای خارجی، این امر تا دوران پهلوی محقق نشد. چارلز عیسوی در “اقتصاد ایران” اشاره دارد که تا پیش از تأسیس بانک ملی در سال 1928، بانکهای خارجی همچنان نقش مسلطی در اقتصاد ایران داشتند.
امتیاز شگفتانگیز رویتر در 1872 به کارآفرین یهودی آلمانیالاصل بارون جولیوس رویتر (که از دوران جوانی به انگلستان مهاجرت کرده و تبعه انگلیس شده بود و حتی مذهب خود را به پروتستان تغییر داده بود) داده شد و شامل بهرهبرداری از معادن، جنگلها، راهآهن و صنایع ایران بود. اما پس از مدتی به دلیل اعتراضات عمومی لغو شد. بارون جولیوس رویتر سالها بعد با پافشاری و البته پرداخت رشوه توانست امتیاز تأسیس بانک را که یکی از مواد امتیازنامه 1872 بود به دست آورد.

بانک شاهنشاهی (1889) با امتیاز ویژه از ناصرالدینشاه توسط انگلستان تأسیس شد و کنترل کامل بر سیستم پولی ایران را به دست گرفت. حق انحصاری انتشار اسکناس را داشت که باعث شد دولت ایران برای تأمین نقدینگی به آن وابسته شود. با کنترل بر وامدهی و سپردهها، این بانک از سرمایهگذاریهای استراتژیک ایران جلوگیری میکرد و از تجارت انگلیس حمایت مینمود. اصغر شمیم اشاره میکند که این بانک بیشتر از اینکه به توسعه اقتصادی ایران کمک کند، برای کنترل اقتصاد و منابع مالی کشور توسط بریتانیا عمل میکرد. بانک شاهنشاهی سود کلانی از وامهای دولتی و بهرهبرداری از معادن ایران به دست آورد.
همزمان با نفوذ انگلیس، روسها نیز بانک استقراضی ایران را تأسیس کردند که وامهایی با بهره پایینتر به دولت ایران پیشنهاد میداد. این امر نشاندهنده رقابت استعماری برای سلطه مالی بر ایران بود. بر همین اساس میتوان اینطور نتیجه گرفت که گرچه اقتصاد ایران واقعاً نیازمند تأسیس بانک بود، اما شکلگیری بانکهای اولیه در کشور بیشتر در راستای منافع استعماری و کنترل اقتصادی توسط انگلیس و روسیه انجام شد تا توسعه واقعی اقتصاد ایران.